مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

ما، بیرون زمان ایستاده‌ایم؛
با دشنه‌ی تلخی در گُرده‌هایمان.

تمامِ آنچه بوده ايم

۸ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

۳۷۹

چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۱۴ ق.ظ

هرچی نباشه، امید هم یکی از اون چیزایی‌ئه که از جعبه‌ی پاندورا دراومده‌. پس چرا شر نباشه؟

🤚

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۴۰ ق.ظ

کی از استرس خواب‌ش نمی‌بره؟

بی‌خداحافظی از قلب جهان خواهم رفت.

جمعه, ۲۵ تیر ۱۴۰۰، ۰۴:۰۶ ب.ظ

من توی یه دوراهی عجیب‌غریب گیرکردم. وقتی اخبارو چک می‌کنم یا توی اینستاگرام پرسه می‌زنم، احساس ازهم‌گسیختگی روانی دارم و دلم می‌خواد همه‌چیز رو ببوسم بذارم کنار‌. گاهی اوقات هم گوشی‌مو خاموش می‌کنم برای چند ساعت و حس می‌کنم با این‌کار توی چرخیدن زمین به دور خورشید اخلال ایجاد کردم و دوستم داره می‌میره و باید قبل‌ش از من اجازه بگیره. بله، اعتیاد‌. :))

اون Digital Wellbeing کار خودش رو کرد. امروز از اکانتم خارج شدم، بی سروصدا. قطعاً منظورم این نیست که انتظار گودبای پارتی داشتم ولی خب نه به این سوت‌وکوری‌. رفتن‌های زندگی من معمولاً همین طوری ناگهانی اتفاق می‌افتن. وقتی از اعتیادهامون ناگهانی خداحافظی می‌کنیم و ازشون دور می‌شیم، وقتی بعد از مدت‌ها می‌ریم سراغ‌شون دیگه برامون جذابیتی ندارن. 

 

این متن در نکوهش شبکه‌های اجتماعی نیست‌. در نکوهش من و رفتارمه. من یک تصمیم خیلی مهم و شجاعانه گرفتم که به خاطرش دل‌م می‌خواد و باید از خیلی چیزا عبور کنم.

 

هشتگ: DRAMA QUEEN :))

 

۳۷۶

جمعه, ۱۸ تیر ۱۴۰۰، ۰۱:۳۴ ق.ظ

امروز خونه‌ی دایی‌م بودیم. نشسته‌بودم با دخترا حرف می‌زدم که مامان گفت سوئیچ ماشین رو بدم به‌ش که بره «خاله‌جان» (خاله‌ی خودش) رو برسونه. من‌م گفتم خودم می‌رم. 
رسیدیم دم خونه‌شون گفت برم بالا ازش لواشک خونگی، که مامانم به‌ش گفته‌بود خیلی دوست دارم، رو بگیرم. یه سری چیزمیز هم داد که ببرم خونه‌ی دایی‌م و کلی ازم تشکر کرد و برای پدرم دعاکرد. 
وقتی رفتم دم در، شوهرش هم توی خونه بود. سلام‌علیک کردم و اینا. و به نظرم جفت‌شون خیلی کوچیک و جمع‌وجور و فراموش‌شده به‌نظر رسیدن. و این قلبم رو دیوونه کرد.

۳۷۵

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۴۲ ب.ظ

امروز مامانم برادرم ُ از پشت فرمون بلند کرد و گفت من رانندگی کنم. «ببین مامان به رانندگیِ کی اعتماد داره‌»گویان پیاده‌شدم و نشستم پشت فرمون. :))

۳۷۴

دوشنبه, ۷ تیر ۱۴۰۰، ۰۹:۳۹ ب.ظ

این قابلیت Digital Wellbeing گوشی جدیدم احتمالاً جذاب‌ترین ویژگی‌شه و شاید سر عقل بیاره منو. امروز بعد از مدت‌ها فقط ۴۵ دقیقه توی اینستاگرام بودم و می‌تونم ادعا کنم می‌فهمم وقتی به آدم مواد نرسه چه‌جوریه‌.

 

۳۷۳

دوشنبه, ۷ تیر ۱۴۰۰، ۰۳:۱۲ ق.ظ

چرا این مغز وامونده‌ی من دوست داره ناراحتی الکی تولید کنه و پمپاژ کنه به روان من؟ آخه چرا؟ چرا؟ چرا؟ 

 

ای گریه‌های بعد از این

شنبه, ۵ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۱۲ ب.ظ

این‌طور به نظر می‌رسه که گوشی‌ای که هنوز شش ماه نشده‌بود که ازش استفاده می‌کردم دار فانی رو وداع گفته. ناگهانی و قلب‌شکون.