مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

ما، بیرون زمان ایستاده‌ایم؛
با دشنه‌ی تلخی در گُرده‌هایمان.

تمامِ آنچه بوده ايم

من با دنیای بزرگسالی کنار نمی‌یام.

يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۱۵ ق.ظ

من به سنی رسیدم که بهترین دوست دبیرستانم [ تاکید می‌کنم «بهترین» دوست] بعد چندسال به‌م زنگ زده، که برم تو این شرکت هرمی‌تقلبی‌ها سرمایه‌گذاری کنم و زیرشاخه‌هاش ُ توسعه بدم. 

 

 

× و دعوا سر دوستی با این فرد، بخش مهمی از بحث‌های من و پدرم ُ تشکیل می‌داد. از امروز یه چیز دیگه هم برای حسرت خوردن به شب‌هام اضافه شد. [دلم می‌سوزه واسه خودم.]

 

 

پی‌نوشت مهم: تا حد امکان از پاسخ دادن به تماس دوستان یا همکلاسی‌هایی که بعد n سال به‌تون زنگ می‌زنن، خودداری کنید. [همزمان با پخش قطعه‌ی Pan's Labyrinth Lullaby خوانده شود.]

 

هشتگ: فردا سراغ من بیا، ولی جواب‌ت ُ نمی‌دم.

  • ۹۹/۰۳/۲۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی