مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

ما، بیرون زمان ایستاده‌ایم؛
با دشنه‌ی تلخی در گُرده‌هایمان.

تمامِ آنچه بوده ايم

LOVE LIFE

چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۳۹ ق.ظ

یک.

امسال برادرم سال ُ پیش خانواده‌ی همسرش تحویل می‌کنه، لذا نه تنها از جمع پونزده نفره خبری نیست، بلکه تلفات هم داریم.

 

دو.

از لحاظ بومی‌سازی موسیقی: 

"Amoo Nowruz" tell me if you're really there
Don't make me fall in love again
If he won't be here next year
"Amoo Nowruz" tell me if he really cares
'Cause I can give it all away if he won't be here next year

 

سه.

برای این‌که اختلاف پیش نیاد، خطاب به همسر آینده:

And know we'll never see your family more than mine

 

چهار.

 هرچه‌قدر غرق مزایای منزوی بودن باشیم، به خاطر همین شب عید هم که شده، باید آدما رو برای خودمون نگه‌داریم. 

برای همین به خودم می‌گم امسال اگر زنده موندی، سعی کن بتونی بیشتر ببخشی، بتونی تصمیم بگیری کم‌تر تلافی کنی. [  دارم این ُ به خودم می‌گم ولی بخش حاکم مغزم می‌گه « don't get me started » ، واقعاً می‌خوام بتونم ببخشم. ولی وقتی کسی نمی‌خواد بخشیده‌بشه، چی؟ بنابراین راه طولانی‌ای برای حل کردن این موضوع با خودم دارم.] 

 

 

 

× یا Dear Future Husband

  • ۹۸/۱۲/۲۸

نظرات (۳)

شاید توی تنهایی مردن انتخاب بهتری باشه 

پاسخ:
نظرم به نظرت خیلی نزدیکه.

به نظرم فقط باید رهاشون کنیم تا کم کم فراموش بشن 

پاسخ:
ولی می‌دونی؟
این چیزی نیست که بشه تا ابد انجامش داد. 
اگه نخوایم تو تنهایی بمیریم. :))

این مشکل منم هست

اگه نخواد بخشیده بشه چی؟

اگه کسی نخواد آشتی کنی باهاش چی؟

 

امان از فکرهای بازدارنده 

پاسخ:
واقعاً. وقتی حس نمی‌کنند اشتباهی انجام دادند، چرا ما باید توی درون خودمون ببخشیم‌شون؟ وقتی از ما این ُ نمی‌خوان. 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی