مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

ما، بیرون زمان ایستاده‌ایم؛
با دشنه‌ی تلخی در گُرده‌هایمان.

تمامِ آنچه بوده ايم

۲۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

آدم یه‌جاهایی رو مجبوره.

دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۲۴ ب.ظ

شما وقتی می‌بینی یه‌چیزی به یکی می‌گی، دو روز بعد از بقالی سر کوچه می‌شنوی، به‌جای این‌که به روش بیاری، کلاً حرف نزن باش دیگه. 

 

 

 

× دارم به خوبی با استثنائات زندگی‌م کنار می‌یام. 

×× از اون اجاق چهارشعله گفته بودم براتون، من تصمیم‌م ُ گرفتم. می‌دونم می‌خوام کدوم شعله‌ها رو خاموش کنم.

 

  • ۰ نظر
  • ۱۲ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۲۴

۲۲۷

يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۴۸ ب.ظ

I'm so sick of running
As fast as I can
Wondering if I'd get there quicker
If I was a man

  • ۰ نظر
  • ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۴۸

Midsommar

شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۵۶ ق.ظ

نیمه‌شب midsommar رو دیدم و تا خود صبح خواب می‌دیدم در حال فرارم. 

  • ۰ نظر
  • ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۵۶

باید با قرص‌هام مهربون‌تر شم.

پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۴۲ ب.ظ

چندتا موضوع مدنظرم بود در حد دو خط در موردشون بنویسم؛ این‌که زندگی بدون اتفاق از بیرون کسالت‌باره و در عمل آروم‌ترین زندگی، این‌که چه‌قدر بازخوردهای افراد به‌کارمون باعث می‌شه انرژی بگیرم و ناامید نشم، و این‌که این قرص‌های ضدافسردگی‌ هم بد چیزی نیستن [ هرچند نمی‌دونم باید این حال خوش رو بذارم پای قرص‌ها یا خبرداشتن از ماهیت قرص‌ها، مهم‌ترین نکته‌ هم ختم صلوات برای نیفتادن در دام اعتیاده. :)) ]. حالا مخلص کلام این‌که تمام این موضوعات به کنار این پست ۲۲۵ امه و من نمی‌دونم این همه دری‌وری از کجا دراومده. 

 

 

 

× بعد از تو روزی دوتا کافی نیست.

  • ۰ نظر
  • ۰۸ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۴۲

۲۲۴

چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۲۱ ب.ظ

تلاش‌م این‌ئه تا حد ممکن نقشی توی زندگی دیگران ایفا نکنم که به‌موجب آن مجبور بشم مسئولیت اتفاقی توی زندگی‌شون ُ قبول کنم. 

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۲۱

۲۲۳

سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۴۱ ب.ظ

هرچی بیشتر فکرمی‌کنم، بیشتر حس می‌کنم باید می‌گفت بوپروپیون داروی ضدافسردگی‌ست. 

 

I'm running out of time
I need a doctor
Call me a doctor
I need a doctor, doctor
To bring me back to life

  • ۰ نظر
  • ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۴۱

And If I'm being honest, it might've been a nightmare

يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۵۹ ق.ظ

دوباره به منطقه‌ی زرد و قرمز برگشتم‌. 

  • ۰ نظر
  • ۰۴ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۵۹

۲۲۱

شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۱۳ ب.ظ

فقط لازم نیست شب امتحان، شب‌های نزدیک کنکور یا ددلاین پروژه باشه که آدم از خودش بپرسه «پس این نیمه‌ی گم‌شده‌ی من کجاست خبرش؟»

  • ۰ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۳

صبر، صبر، صبر

شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۰۲ ب.ظ

خیلی همه‌چیز کُند پیش می‌ره.

  • ۰ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۰۲

Welcome To Your Life

پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۳۵ ب.ظ

امروز داشتم توییتر رو چک می‌کردم، یک خانومی توییت کرده‌بود با این مضمون که « آمده‌بودم عدالت را برقرارکنم، ولی قسمت نشد و انصراف دادم.» 

من فردا رای می‌دم، ولی نه به «من»‌هایی که می‌خوان دنیا رو تغییر بدن. 

 

 

Help me to decide
Help me make the most

Of freedom and of pleasure
Nothing ever lasts forever
Everybody wants to rule the world

 

 

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۳۵