اما هیچ وقت نتونی پیشش بشینی.
- ۰ نظر
- ۰۳ خرداد ۹۸ ، ۲۰:۱۷
خانوم نسرین ر. که امروز توی بانک جلوی باکسِ شغلِ فرمِ افتتاح حساب نوشتهبودین «آموزگار» و به همه میگفتین برای افتتاح حساب بازنشستگی اومدین و ازم خواستین برگههاتون رو چک کنم و موقعی که داشتم میرفتم کلی ازم تشکر کردین؛ وقتی که بهتون میگفتم باید اینجا رو امضا کنید میگفتین «چشم»، من بیاندازه خجالتزده میشدم.
خلاصه اینکه خیلی دلبرید شما.
امروز واسه یه کاری گوشیم ُ گرفت و دید که تحت عنوان Draco Malfoy توی لیست کانتکتهام ذخیرهشده.
× تا الان باید فهمیدهباشه من علقهی خاصی به شخصیتهای منفی دارم و گرنه همون بهتر که به خودش بگیره.
وقتی توی اخبار داشت در مورد درگذشت بهنام صفوی حرف میزد، ازم پرسید «چرا از دنیا رفته؟» گفتم «مشکل مغزی داشته.» نگفتم سرطان و سریع کانال ُ عوض کردم.
مرسی که دوران ابتداییم دیگه هیچ وقت برنمیگرده.
یک نفر سالهاست دیشکنری ادونسِ قطورِ لانگمنِ گرونقیمتم ُ قرض گرفته و برش نگردونده، حالا به طور اتفاقی فلشِ 32 گیگش دستم افتاده. برنامهم اینه تا موقعی که کتاب به دستم نرسیده، فلشُ مایملک خودم بدونم.