مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

مُجمَل

تو خود حدیث مفصّل بخوان.

ما، بیرون زمان ایستاده‌ایم؛
با دشنه‌ی تلخی در گُرده‌هایمان.

تمامِ آنچه بوده ايم

آر‌آی‌پی

پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۱۸ ق.ظ

بامداد دیروز ا. مُرد. حالم ازش به‌هم می‌خورد و آدم حال‌به‌هم‌زنی هم بود‌. مغزم هم پُره از تمام خاطراتی که آتش نفرت ُ درونم شعله‌ور می‌کنه.

فکر می‌کردم که مرگ‌ش برام اهمیتی نداره، که البته واقعاً نداشت. ولی هیچ وقت فکر نمی‌کردم راضی به مرگ‌ش نباشم ولی راضی به مرگ‌ش نبودم. و من بهترین کاری که می‌تونستم براش بکنم ُ انجام دادم.  بخشیدم‌ش.

امشب هم رفتیم برای تسلیت. بخش عذاب‌دهنده و awkward موضوع هم اون‌جاشه که همه می‌دونیم طرف چه دیوصفتی بوده، ولی باید سرمون ُ بندازیم پایین و به بدترین خاطرات زندگی‌مون فکر کنیم تا اون قهقهه‌ای که از مسخره بودن پروژه‌ی فرشته‌سازی طرف توی ذهن‌مون داره پخش می‌شه، وارد فضای عمومی نشه.

  • ۹۸/۰۶/۰۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی