۵۸۶
نوبتی هم که باشه، نوبت شروع ملاتونینئه.
- ۰ نظر
- ۳۰ مهر ۰۴ ، ۰۲:۳۸
نوبتی هم که باشه، نوبت شروع ملاتونینئه.
اگه نِشُد فِراموشُم چیشاش، صدای قِشَنگش چی؟
اگه نِرَفت اَ تو خاطرُم قدوبالای بلندش چی؟
اگه کِسی نِرَفت تو دِلُم دیگه تا آخر عُمرُم ...
هنوز هم بعضی وقتها برمیگردم و اخبار ۲۳ خرداد امسال رو میخونم.
بهار و تابستون وقایع تراژیک و سنگینی رو با خودشون داشتند. زمان اینقدر برام طولانی گذشته که یادم رفتهبود سرما چه حسی داره و توی پاییزها و تابستونهای گذشته چی میپوشیدم و چه جوری زندگی میکردم.
امیدوارم با یک پاییز و زمستون بیپایان طرف نشیم؛ جوری که گرمای خورشید رو یادم بره.
تو مرا به بیطرف نبودن در شعرهایم متهم میکنی، باشد، بسیار خوب، من هرگز در زندگیام آدم بیطرفی نبودهام، همیشه جانبدار بودهام و معیارهای دوگانه دارم، همیشه در مقابل نژادپرستی طرف سیاهپوستها را گرفتهام، در مقابل اشغالگران طرف مقاومت را، در مقابل ارتش طرف میلیشیا را، در مقابل سفیدپوستها طرف سرخپوستها را، در مقابل نازیها طرف یهودیها را، در مقابل اسرائیلیها طرف فلسطینیها را، در مقابل نئونازیها طرف مهاجران را، در مقابل مرزها طرف کولیها را، در مقابل استعمارگران طرف بومیها را، در مقابل دین طرف علم را، در مقابل گذشته طرف حال را، در مقابل پدرسالاری طرف فمینیسم را، در مقابل مردان طرف زنان را، در مقابل باقی زنها طرف تو را.
× از کتاب «آدرنالین» اثر غیاث المدهون.